بعد از گذشت همه این سالها و بعد از دوخته شدن و ساخته شدن این چهل تکه تنم و پیشکشی که انسانها به من دادهاند، همچنان سعی کردهام چیزهایی که از من به یاد میآورند و مرا با آنها یاد میکنند، دلنشین و گوشنواز باشد و از من به نیکی یاد شود.
دارم فکر میکنم کسانی که به دیدار من میآیند، چه چیزی از من به یادشان میماند و از حضور من چه یادگاری با خودشان می برند؟